loading...
:::سايت سرگرمي تفريحي خبري لاورخشت:::
3adegh-admin بازدید : 355 پنجشنبه 25 آبان 1391 نظرات (0)

نام : ..... كلاس :پنجم دبستان موزو انشا : عزدواج! هر وقت من یك كار خوب می كنم مامانم به من می گوید بزرگ كه شدی برایت یك زن خوب می گیرم. تا به حال من پنج تا كار خوب كرده ام و مامانم قول پنج تایش را به من داده است. حتمن ناسرالدین شاه خیلی كارهای خوب می كرده كه مامانش به اندازه استادیوم آزادی برایش زن گرفته بود. ولی من مؤتقدم كه اصولن انسان باید زن بگیرد تا آدم بشود ، چون بابایمان همیشه می گوید مشكلات انسان را آدم می كند. در عزدواج تواهم خیلی مهم است یعنی دو طرف باید به هم بخورند. مثلن من و زهرا دختر خاله مان خیلی به هم می خوریم. از لهاز فكری هم دو طرف باید به هم بخورند، زهرا چون سه سالش است هنوز فكر ندارد كه به من بخورد ولی مامانم می گوید این زهرا از تو بیشتر هالیش می شود. در عزدواج سن و سال اصلن مهم نیست چه بسیار آدم های بزرگی بوده اند كه كارشان به تلاغ كشیده شده و چه بسیار آدم های كوچكی كه نكشیده شده. مهم إشق است ! اگر آشق باشد دیگر كسی از شوهرش سكه نمی خواهد و دایی مختار هم از زندان در می آید من تا حالا كلی سكه جم كرده ام و می خواهم همان اول قلكم را بشكنم و همه اش را به زهرا بدهم تا بعدن به زندان نروم. مهریه و شیر بلال هیچ كس را خوشبخت نمی كند. همین خرج های ازافی باعث می شود كه زندگی سخت بشود و سر خرج عروسی دایی مختار با پدر خانومش حرفش بشود. دایی مختار می گفت پدر خانومش کفاش بود.. خوب شاید حقوق کفاشی خیلی كم بوده كه نتوانسته خرج عروسی را بدهد. البته من و زهرا تفافق كرده ایم كه بجای شام عروسی چیپس و خلالی نمكی بدهیم. هم ارزان تر است ، هم خوشمزه تراست تازه وقتی می خوری خش خش هم می كند! اگر آدم زن خانه دار بگیرد خیلی بهتر است و گرنه آدم مجبور می شود خودش خانه بگیرد. زن دایی مختار هم خانه دار نبود و دایی مختار مجبور شد یك زیر زمینی بگیرد. میگفت چون رهم و اجاره بالاست آنها رفته اند پایین! اما خانوم دایی مختار هم می خواست برود بالا! حتمن از زیر زمینی می ترسید. زهرا هم از زیر زمینی می ترسد برای همین هم برایش توی باغچه یك خانه درختی درست كردم. اما زهرا از آن بالا افتاد و دستش شكست. از آن موقه خاله با من قهر است. قهر بهتر از دعواست. آدم وقتی قهر می كند بعد آشتی می كند ولی اگر دعوا كند بعد كتك كاری می كند بعد خانومش می رود دادگاه شكایت می كند بعد می آیند دایی مختار را می برند زندان! البته زندان آدم را مرد می كند.عزدواج هم آدم را مرد می كند، اما آدم با عزدواج مرد بشود خیلی بهتر است! این بود انشای من.

                                                                 

جهت عضویت در سایت کلیک کنید

جهت عضویت در سایت کلیک کنید

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    نظرتون درباره وبسايت لاورخشت چيه؟؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 58
  • کل نظرات : 21
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 16
  • آی پی امروز : 9
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 11
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 12
  • بازدید ماه : 20
  • بازدید سال : 166
  • بازدید کلی : 34,268
  • کدهای اختصاصی
    دانلود نرم افزار کامپیوتر سفارش پاپ آپ بندری جدید